افشای نام حامیان مالی رضا پهلوی
نشریه نیویورکر آمریکا حامیان مالی رضا پهلوی را معرفی کرد .
یکی از افراد اپوزیسیون خارج از کشور به خبرنگار پایگاه اینترنتی نشریه آمریکایی نیویورکر گفته است که «رضا پهلوى به دیدار امیر قطر، امیر بحرین، پادشاه مراکش و خاندان آل سعود رفته و از همه با آنها پول گرفته است.»
نیویورکر مىنویسد بودجهی فعالیتهاى رضا پهلوى در دههی هشتاد میلادى از جانب «سیا»(CIA) تهیه مىشد اما پس از واقعهی «ایران ـ کونترا» این بودجه کمتر شده است. از حامیان مهم شاهزاده در کنگرهی آمریکا، سناتور جمهورىخواه از ایالت کانزاس «سام برانـبَک» است که با طرح لایحهاى میخواست صد میلیون دلار کمک به گروههاى مخالف نظام ایران و شبکههاى رسانه ای و تلویزیونى آنها تخصیص دهد.حامى دیگر رضا پهلوى «مایکل لدین» است که هم اکنون براى ستاد فکرى «انستیتوى آمریکن انتر پرایز» کار میکند.
بر اساس این گزارش مایکل لدین سه سال پیش به گروهى از ضد انقلابیون مقیم لوس آنجلس گفته بود: من با گروههاى ضد دولت در ایران تماس دارم. به من بیست میلیون دلار بدهید تا انقلابى را که میخواهید راه بیندازم.
به نوشتهی نیویورکر، رضا پهلوى از مشاورت سیاسى احمد اویسى (برادر ژنرال اویسی)، پرویز ثابتى (سرپرست پیشین ساواک) و باقر پرهام (جامعه شناس ضد انقلاب ایرانی) بهره میگیرد. مشاور اصلى رضا پهلوى، شهریار آهى است که در رژیم گذشته رابط شاه و کاخ سفید بود و هم اکنون طراح استراتژى و نویسندهی سخنرانىهاى شاهزاده است.
این گزارش حاکی است گروه ورشکسته ضد انقلاب دیگرى که حامیانی در میان محافظه کاران آمریکا و نیز کنگرهی این کشور دارد، سازمان منافقین است. از آنجا که نام این سازمان در فهرست گروههاى تروریستى وزارت امور خارجه قرار دارد، کمک به آن غیرقانونى است. به همین منظور منافقین با کمک نماینده شان على صفوى از سه تشکل غیر دولتی آمریکا که با کنگره رابطه بسیار نزدیکی دارند مبالغی را دریافت می کنند.
موج تازه ترویج مسیحیت در ایران
همزمان با غفلت برخی مسئولان فرهنگی، موجی تازهای از ترویج مسیحیت با اقدامات سختافزاری و نرمافزاری گسترده، ارزشهای فرهنگی مردم ایران را هدف قرار داده است.
هرچند به دلیل دلبستگی عمیق مردم ایران به اسلام و اهل بیت پیامبر(ص)، میزان توفیق چنین تلاشهایی بسیار محدود است، در عین حال، یک سازمان فعال در زمینه مسیحیت، مدعی است که این دین در کشور مسلمان ایران از طریق تکنولوژی رسانهای، در حال گسترش است.
به گزارش «کریستین تودی»، شمار زیادی از مسلمانان ایران از راه ماهواره، اینترنت و دیگر رسانههای ارتباط جمعی، اطلاعات بیشتری را درباره عیسی مسیح(ع) به دست میآورند.
«استفان دگروت»، کارمند مؤسسه «درهای باز خاورمیانه» میگوید: «رسانههای جدید به شدت در حال به دست آوردن شهرت هستند و در آینده، نقش مهمی در تقویت کلیسا خواهند داشت».
مسلمانان در کشورهای محدودی مانند ایران، معمولا تنها پس از رخدادهایی معجزهآسا مانند دیدن رویا و تجربیات درونی به مسیحیت روی میآورند.در حالی که دولت ایران، اقلیتهای مسیحی را به رسمیت شناخته و به آنان اجازه حضور در صحنههای اجتماعی را داده است، معمولا در جلوی کلیساها نگهبانانی هستند تا مطمئن شوند افرادی که وارد کلیسا میشوند، اقلیت هستند. این در حالی است که مسلمانانی که به اسلام پشت کرده و به دین دیگری بگروند، از بسیاری حقوق محروم میشوند.
بازخوانی خاطرات سوم تیر 84
ایام به یاد ماندنی
برای شنیدن نسخه جدید آهنگ یار دبستانی ( یادآور روزهای شیرین تیر 84 ) کلیک کنید.
دوستان درخواسته کرده بودند تا من هم مثل بقیه وبلاگ نویسان عزیز خاطرات سوم تیر 84 را بازگو کنم. اگر چه یادآوری حوادث پایانی سال 83 و بهار 84 خود یک مثنوی 70 من است. اما در امتثال امر دوستان عزیزم، به گوشهای از خاطرات خود از آن روزها می پردازم.
زمستان سال 83 و بهار 84 من در روزنامه سیاست روز بودم. کسانی که با مشی این روزنامه آشنایی دارند میدانند که این روزنامه جزء روزنامههای اصولگرای کشور است که اتفاقا به واسطه رفاقت مدیر مسئول آن با دکتر احمدینژاد از مدافعان ایشان در دوران شهرداری بود. اما نمی دانم چه شده بود که این آقای مدیرمسئول در ایام انتخابات ریاست جمهوری برخلاف عقیده دوستان نزدیک خود به یکباره عضو ستاد انتخاباتی دکتر لاریجانی شده بود.
به هر حال همین امر باعث شده بود تا جلسات شورای تیتر روزنامه که قبلا نیم ساعت بیشتر طول نمیکشید گاهی به دو ساعت و بیشتر هم بینجامید و بحثهای گسترده بین اعضای جلسه صورت گیرد.
جالب تر اینکه در همین جلسه تعدادی طرفداری دکتر قالیباف را میکردند. عدهای از حامیان دکتر احمدی نژاد بودند و بقیه هم مدافع دکتر لاریجانی. نکته اشتراک همه این بود که نباید هاشمی رئیس جمهور شود.
راستی یادم رفت ، یک نفر هم طرفدار دکتر توکلی بود که با کنارهگیری ایشان به صف حامیان احمدی نژاد پیوست.
به هر حال غرض این بود که عرض کنم تمام هم و غم ما در آن روزهای عجیب و به یاد ماندنی در روزنامه این بود که بتوانیم اولا در جهت اجماع اصولگرایان اقدامی کرده باشیم و دیگر اینکه با روشنگری و بیان کاستیهای دولت های سابق به خصوص دولت هاشمی از روی کار آمدن مجدد ایشان جلوگیری کنیم.
حساب دوم خردادیها هم که روشن بود. چنان مردم از آنها ناراضی بودند که اصلا نیازی به روشنگری نداشت.
روزها می گذشت و هیچ خبری از اجماع نبود و شورای تیتر ما که نماد بسیار کوچکی از جامعه اصولگرایی آن روزها بود کماکان محل بحث و دعوا بود. هر کس با استناد به نظرسنجی مورد نظر خود سعی می کرد نامزد مورد حمایت خود را در راس نشان دهد و دیگران را در ردههای پایینتر و نتیجه این بود که باید بقیه به نفع نامزد مورد حمایت ایشان کنارهگیری کند.
اما برای خود من ( البته باید عرض کنم که در مرحله اول به دکتر احمدی نژاد رای ندادم) از روز سه شنبه 24/3/84 تقریبا مسجل شده بود که احمدی نژاد نفر اول انتخابات است . روز چهارشنبه هم که محسن رضایی انصراف داد، شانس احمدی نژاد بیشتر شد.
شبهای پایانی تبلیغات ، بچههای بسیج با شور و حرارت فراوان و بدون توجه به دستورات ردههای بالاتر سپاه تمام هم و غم خود را برای تبلیغ دکتر احمدی نژاد به کار گرفته بودند و بدون هیچ چشمداشتی شب و روز به فعالیت می پرداختند.
روز رای گیری به عنوان سرناظر یکی از شعبههای جنوب شهر تهران بودم و از همان ساعات ابتدایی رایگیری مشخص بود که احمدی نژاد در راس است اما کماکان دلهره داشتم.
اما مرحله دوم مرحله نفس گیر تری بود. انواع و اقسام کارشکنی ها و تخریب ها علیه دکتر باعث شد تا همه دوستداران نظام و انقلاب تمام تلاش خود را به کار گیرند تا از روی کار آمدن مجدد باندهای ثروت و قدرت جلوگیری کنند
البته لازم به ذکر است که حماقت برخی از دوستان نادان آقای هاشمی نیز در این مرحله بی تاثیرنبود. (مراجعه به مصاحبه آقایان مرعشی و نوبخت در بخش گفتگوی خبری 22:30)
به هر حال روزهای سختی برای دلسوزان نظام بود. اما به حول و قوه الهی و با درایت ملت همیشه بیدار ایران اسلامی بازهم نتیجهای فراتر از تصور همه شکل گرفت.
سوم تیر باز هم سر ناظر صندوق بودم. اما این بار خیالم راحت تر از هفته قبل بود. همه فقط یک کلمه را مینوشتند: «محمود احمدی نژاد»
ساعات پایانی شب یعنی حدود ساعت 11 شب بود که یکی از دوستان که عضو شورای سردبیری کیهان بود زنگ زد و خبر داد که تیتر روز بعد کیهان این است:
خبرها از پیروزی چشمگیر احمدینژاد حکایت میکند
ملت کار را تمام کرد
بعد التحریر:
- اول اینکه دوستان بسیاری در این مورد مطلب نوشتهاند که توصیه میکنم آنها را هم بخوانید. به علت حجم زیاد فعلا امکان لینک آنها وجود ندارد.
- من هم از سایر دوستان می خواهم که تا دیر نشده خاطرات خودشون رو ثبت کنند.
کشف پیکر شهدای ایران در فاو
منابع محلی عراقی در جنوب استان بصره عراق از کشف پیکرهای شهدای ایرانی در اطراف شبه جزیره فاو و جزیره سهیل (واقع در روبروی جزیره مینو ایران) خبر میدهند.
تحفص و انتقال شهیدان با اشغال کشور عراق توسط نیروهای آمریکایی وانگلیسی 4 سال است که به تاخیر افتاده است. منابع عراقی که در مرز شلمچه این خبر را در اختیار خبرنگار ما گذاشتند از تعداد دقیق این شهداء اظهار بیاطلاعی کردند. آنها میگویند حضور اشغالگران عراق مانع جدی تفحص این شهداء است.
از سوی دیگر کسب اطلاع شد پیکرهای شهدای ایران در اطراف شبه جزیره فاو مربوط به عملیات والفجر 8 و تکها و درگیریهای سالهای دفاع مقدس در این نقطه با بعثیها بوده است.
همچنین در جزیره سهیل نیز که سابقه کشف پیکرهای شهدای ایرانی در آن وجود دارد احتمال وجود پیکرهای مطهر شهداء وجود دارد. این اخبار در حالی منتشر میشود که احتمال وجود پیکرهای چند تن از شهدای عملیات کربلای 5 نیز در کنار جاده ساحلی صالحیه در نزدیکی شلمچه عراق نیز وجود دارد پیشتر منابع محلی عراقی از وجود 200 شهید ایرانی در جزیره ام الرصاص خبر داده بودند.
انتقاد سید حسن خمینی از صدا و سیما
سید حسن خمینی گفت: این انتقاد به تلویزیون خودمان وجود دارد که چرا باید مجموعه مستندی چون «روحالله» را تلویزیون المنار لبنان بسازد.
سید حسن خمینی نوه حضرت امام راحل در اولین جلسه ستاد سیاستگذاری و نظارت بر اجرای ماده 108 قانون برنامه چهارم توسعه گفت: تشکیل این ستاد ثمره یک تجربه بلندمدت در حوزه اندیشه امام(ره) است و انشاءالله کار این ستاد زمینهساز کار فرهنگی در سطح کشور شود و با حسن انتخاب مجموعه برای تشکیل ستاد و همدلی و تلاش دوستان، آینده خوبی را برای نظام اسلامیمان در پیش داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد: این گفته رهبر معظم انقلاب که میفرمایند «این انقلاب بینام امام در هیچ جای جهان شناخته شده نیست» به نوعی استراتژی سیاسی و اجتماعی کشور است و همه مراسمهایی که به یاد امام(ره) شکل میگیرد نشان میدهد که اگر در کشور ما عزت و عظمتی است در اثر اقبال مردم به اندیشه ایشان است.
وی همچنین اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب زمانی گفته بودند که ما هر کجا چیزی ساختهایم آن را به نام امام(ره) نامگذاری کردهایم چرا که اگر اسم امام در مکانی باقی بماند قطعا تضمین بیشتری وجود دارد که راه و اندیشه امام باقی بماند و بقای اندیشه امام تضمینی برای بقای دین در عرصه جامعه است.
وی با اشاره به پخش مستند «روحالله» از تلویزیون در ایام سالگرد ارتحال امام در خرداد امسال گفت: این مستند کار بسیار خوبی بود ولی اولا این انتقاد وجود دارد که چرا تلویزیون خود ما نباید چنین مجموعهای بسازد و تلویزیون المنار لبنان باید این مستند را بسازد ولی مسئله اصلی این است که سازندگان این مجموعه به دلیل دوری از فضای زندگی امام خمینی اشتباهات فاحشی را در این مستند انجام داده بودند که اگر موسسه تنظیم و نشر آثار امام فراغت بیشتری داشت میتوانست به این مسایل نظارت کند.
بازسازی حرمین عسگریین به دست هنرمندان فارس
هنرمندان استان فارس با حمایت مردم شهرستانها و روستاهای این استان، ضریح، گلدستهها، گنبد و بقاع حرمین عسگریین را تا پایان سال 87 بازسازی میکنند.
واحد خبر حوزه هنری اعلام کرد در این طرح که از بهار سال 85 پس از اولین تعرض به حرمین آغاز شده، دهها هنرمند خاتمکار، تذهیبکار، طلاکار و کاشیکار حرمین آن دو امام بزرگوار را بازسازی و تزئین خواهند کرد.
ساخت ضریح امامان هادی و حسن عسگری (ع) توسط هنرمندان فسا و دانشگاه شیراز انجام میشود و گنبد و گلدستههای حرمین این دو بزرگوار را نیز هنرمندان آباده و شیراز بازسازی میکنند. بقاع متبرکه عمه، مادر، جد و پدر بزرگوار حضرت مهدی (عج) نیز بر اساس معماری پیشین بقاع با هنر استادان خاتمکار شیراز مزین میشود.مردم شهرستانهای مرودشت، پاسارگاد، ارسنجان، بوانات، خرم بیدر، اقلید، آباده، لامرد، خنج، مهر، فیروزآباد، قیر و کارزین، فراشبند، جهرم، زرین دشت، فسا، سپیدان، نورآباد ممسنی، کازرون و شیراز هزینههای این طرح را تقبل کردهاند. بانوان خیر استان فارس هزینه طلاکاری و گنبد و گلدستهها را بر عهده گرفته و خیرین شیرازی نیز هزینه سنگ و آجر صحن و حرم را تامین کردهاند.
حوزه هنری فارس با به کارگیری هنر هنرمندان خود و نیز با ارائه نظرات کارشناسی هنری و ساخت فیلم مستند از مراحل بازسازی ساختمان عتبات عالیات، در انجام این طرح همکاری کرده است.
ایران از نگاه آمریکائیها
زرق و برقهای غربی و زینت اسلامی
گزارشی که می خوانید، در یکی از شماره های اخیر هفته نامه آمریکایی نیوزویک به قلم مایکل هرش ، گزارشگر اعزامی این نشریه به تهران درج شده است. طبعا انتشار این گزارش به معنی تایید آن نیست و خواننده ایرانی خواهد فهمید که روزنامه نگار آمریکایی با وجود ادعای لمس واقعیتهای جامعه ایران، فرصت یا شاید ادراک کافی برای این کار نداشته است. انتشار بدون کم و کاست این گزارش، می تواند به خواننده ایرانی از درک و نگاهی که نخبگان و هیات حاکمه آمریکا به جامعه ایران دارند، برداشت نزدیک تری بدست دهد.
در ابتدا مضحکترین دروغهای غرب در مورد ایران را کنار بگذاریم چرا که برخلاف تصورات، تهران پایگاهی نظامی مجهز که آماده جنگ با شیطان بزرگ است (تصویری که این روزها توسط جرج بوش رییس جمهوری آمریکا ارائه می شود) نیست . در این دو روز من دقیقا دو سرباز ایرانی را زیر نظر گرفتم .یکی بالای برجک، نگهبانی می داد و در گرمای 35 درجه با بی حوصلگی به فرودگاه مهرآباد خیره شده بود و دیگری که در مرخصی بود در مرکز شهر خرید می کرد.
جالب توجه ترین مساله درباره زنان ایرانی شیک بودن آنهاست. خیلی از مردهای ایرانی هم رو به رفتارهای زنانه آوردهاند.
بعد از انقلاب چند سالی طول نکشید که مغازه های لوکس دوباره سروسامانی گرفتند و از مشتریان بخصوص خارجی ها و حتی آمریکایها استقبال کردند . جواهرات، کیفهای دستی چرمی و تولیدات غربی با مارکهای معروف همگی اینجا مهیاست . این درحالی است که با وجود سختگیری های شدید دولت در مورد رعایت حجاب که رسانه های غربی پوشش خبری گسترده ای از آن داده بودند، هنوز هم مواردی در خیابانها مشاهده می شود . نیروهای بسیج که پیش از این در بیشتر اماکن تهران گشت زنی می کردند، هنوز هم در خیابانها تردد می کنند ولی در عین حال سعی دارند زیاد جلوی مردم ظاهر نشوند، اما پس از تلاش برای اجرای طرح عفاف، ظاهرا دولت قصد دارد آن را کنار بگذارد. در حقیقت جالب توجه ترین مساله درباره زنان ایرانی شیک بودن آنهاست . علیرغم اینکه حتی در گرمای تابستان دستها و پاها باید محفوظ باشند ولی بیشتر زنها با پوششهایی خاص تردد می کنند . شلوارهای جین سنگشور شده، آرایش کامل و همچنین بینی های عمل شده که جراحی زیبایی را به یک تجارت بزرگ در ایران تبدیل کرده و روسریهای رنگی که از پشت سرشان درحال افتادن است .
انتشار وصیت نامه و نامه ای از آیت الله فاضل لنکرانی (ره)
از وارستگی مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد موحدی معروف به فاضل لنکرانی مطالب زیادی شنیده و منتشره شده که هر کدام نشان دهنده رمز محبوبیت مرجعیت و نفوذ این نهاد معنوی و دینی در عمق جان مردم است . نفوذ معنوی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی در تشییع تاریخی و باشکوه پیکر پاک ایشان توسط مردم در قم تجلی یافت .
به گزارش نافذ، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت، دیروز یک نامه و یک وصیت نامه به خط خود مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی به دستمان رسید که اولی مربوط به 1/4/1384 و دومی آخرین وصیت نامه ایشان است که در تاریخ اول رمضان المبارک 1427 مطابق سوم مهرماه 1385 نوشته شده و بخش دیگری از وارستگی این فقیه مجاهد را نشان میدهد.
از شما دعوت می کنیم متن این دو نوشته را مطالعه نمائید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بعدالحمد والصلوه علی محمد والال مخفی نماند که فرزند عزیزم محمدجواد فاضل لنکرانی که بحمدالله و المنه با نظارت مستقیم اینجانب بدرجه رفیع اجتهاد رسیده و سالیان متمادی است که به بحثهای خارج فقه و اصول اشتغال دارد و دارای رسائل و تالیفات متعددی می باشد در کارهای مربوط به اینجانب مخصوصا پس از مسئولیت مرجعیت که بسیار مسئولیت خطیری است یار و مددکار اینجانب بوده بطوری که اگر کمک ایشان و برادرش احمد آقای موحدی که تمام وقت خویش را در اختیار کارهای من قرار داده نبود شاید با کسالتهای گوناگون و متعددی که دارم از عهده همه کارها برنمی آمدم البته حتی در جزئی ترین کار با استجازه و اجازه حقیر اقدام می نمایند .
درباره واکنش خاتمی به انتشار فیلم اخیر؛
او کار دیگری می توانست انجام دهد؟
متنی که پیش روی شماست با هماهنگی منتشر کننده فیلم در یوتوب - مارکو اوریولس؛ دکتر در جامعه شناسی ارتباطات، دانشکده اقتصاد و جامعه شناسی دانشگاه UDINE - به فارسی ترجمه و منتشر می شود.
آقای خاتمی روز گذشته تصمیم گرفت دست دادن معروفش با زنان ایتالیایی را تکذیب کند و وجود چنین ویدئویی که او را در حال این رفتار غیر شرعی نشان می دهد، را زیر سوال ببرد.
به عنوان فردی که بدون هیچ غرض با فیلمبرداری دست دادن ها با یک دوربین کوچک و سپس قراردادن آن بر روی اینترنت چنین هیاهویی را ایجاد کردم، دوست دارم که دو نکته را متذکر بشوم.
اولاً، درباره دست دادن ها. باید بگویم که سایتمان - La casbah di Udine - فیلم کاملی از سفر خاتمی به اودینه ایتالیا (11-12 می) قرارداد. بیش از 90 دقیقه از تصاویر بدون تدوین در سرور "یوتیوب" قرار داده شد و تنها طبق مقررات سایت فوق، فیلم به قطعات 10 دقیقه ای تفکیک شد. در نتیجه نباید به من تهمت این زده شود که قصد داشته ام که یک قسمت را برجسته کنم.
دوماًً، دیدگاه من نسبت به این قضیه. آقای خاتمی رویه عجیب ولی قابل فهمی را برای واکنشش برگزیده است. با توجه به اینکه این فیلم به هیچ وجه تقلبی نیست، و بیش از 50 هزار نفری که آنرا دیده اند در آن شکی ندارند، این مطلب را می رساند که آقای خاتمی، چاره دیگری جز تکذیب نداشته است. شرایط سیاسی ایران، راه حل دیگری را نمی گذارد.
من شدیداً سوﺀ استفاده – به خصوص در جهت سیاسی- از کارهایم را محکوم می کنم و از آن ناراضی هستم. آقای خاتمی در قالب یک رویداد فرهنگی به ایتالیا آمده بود تا فضای گفتمان میان دنیاها و فرهنگ ها را پرورش دهد. با فیلمبرداری از آقای خاتمی، امیدوار بودیم که به دوستان سایتمان اطلاعات بیشتری درباره یک کشور، ایران، که در مرکز توجهات قراردارد که در اینجا به عنوان کشوری مشکل ساز القا شده است، بدهم. می خواهم نتیجه گیری کنم که با همکاری مردمی که ملاقات کردم، می خواستیم خدمتی برای آقای خاتمی و مردم ایران انجام داده باشیم.
این نتیجه گیری احساسی، تنها نکته مساله نیست. امیدوارم که رهبران ایران همانند آقای خاتمی بخواهند و بتوانند به سیگنال هایی که به پیام های ذیل فیلم در یوتوب ارسال شده است توجه کنند، مساله ای که البته به من مربوط نمی شود.
انتشار آگهی مریم رجوی در همشهری!
روزنامه همشهری در سالگرد تاسیس شاخه نظامی سازمان منافقین اقدام به چاپ آگهی تبریک برای همسر سرکرده این گروهک تروریستی کرد.
این روزنامه در شماره پنجشنبه 3۰ خرداد، در صفحه هجده با چاپ عکسی از مریم رجوی همسر سوم سرکرده ی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ، پیام تبریکی را از سوی دوستداران وی درج کرد.
عکس استفاده شده همان عکس زمان انتخابات نخستین دوره ی مجلس شورای اسلامی است که وی در آن کاندیدا شده بود.این عکس در کتابی که از سوی موسسه پژوهش های سیاسی به چاپ رسیده موجود است.
در آگهی یاد شده در این روزنامه آمده است:« مریم جان،ای عزیز و دلبندمان ،موفقیت تو را در کارهایت تبریک می گوییم و منتظر قدم گذاشتن تو به خانه مان هستیم.دخترم چشم به راهیم و آرزوی دیدن روی ماهت را داریم. خانواده احمری و همه دوست دارانت – خرداد 1386»
گفتنی است ،3۰ خرداد سالگرد تاسیس شاخه نظامی گروهک نظامی منافقین است.